مدح و شهادت امام جواد علیهالسلام
شاعر : حسین کریمی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
قالب شعر : مسمط
عجب خجسته حدیثی که همچو گوهر بود سـفــارش پـدری بـه جـوان دلـبـر بـود
نرو از آن در کوچک که سمت دیگر بود که چشم خیل گدایان همیشه بر در بود
چه بارگاه و چه صحنی شبیه مشهد ما چـه آشـیـانـۀ امـنـی شـبـیـه مـشـهـد مـا
عجب حریم و چه شأنی شبیه مشهد ما خیال صحن و سرایت همیشه در سر بود
چه خوب میشد اگر تا سحر درون حرم فقط سه واژۀ تنها من و ضریح و سرم
تو هم اگر که بیایی ز اوج لطف و کرم کـدام خاطـره از این خـیـال برتر بود؟
تـمـام عـمـر نـشـسـتـم به آسـتـان شـمـا همیشه خیره نشـستم به کنج خوان شما
مرا بس است ز روزی کمی ز نان شما غـلام حلـقهبهگوشت به شاه سرور بود
چنین غریب به چشمش ندیده کون و مکان چـنـین اسیـر غـمی تا ابـد نـدیـده زمان
ز زهر گشته تن اطهرش بسی عطشان تن نـحـیـف تـو امـا مـیـان بـسـتـر بـود
|